ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 31 ساله )

سلام لطفا مر راهنمایی بفرمایید:
31 سال دارم و مجرد هستم حدود 2 ماه با شخصی آشنا شدم ایشون نزدیک محل کارم محل کارشان است و به گفته خودشان نزدیک به دو سال بنده رو میشناخته و علاقه داشته ولی به دلالیلی هم نمتوانسته جلو بیاید و بلاخره پیشنهاد خود رو می دهد و اینکه بنده اول قبول نکردم و شماره ایشون را بلاک کردم تا اینکه رضایت دادم اشنا بشم و اولش خیلی اذیتش کردم و از احساس خودش گفت و اینکه محبت میکرد من به قول معروف طلاقچه بالا گذاشتم و اینکه بعد از یک ماه ایشون موضوعی رو پیش کشیدن ایشون هر چی دارایی داشت برای پدرش بود و سر یک سری مسایل با پدر و برادرهایش دعوا شده بود و پدرش تمامی دارایی که داشت ازش گرفته بود و این موضوع برایش خیلی سخت بود حتی ماشین زیر پایش را-و تصمیم گرفته بود برود به اصفهان برای کار در کارخانه سنگ-تهران نباشد از خانواده فاصله بگیرد و به این علت موضوع را برای من بیان کرد و از من فاصله گرفت و گفت من نمتونم به غیر خودم شخص دیگر را اذیت کنم و خانواده تو رضایت نمیدهند که با من به اصفهان بیای و زندگی کنی-من هیچی ندارم همش دارایی من برای پدرم بود
و من هر چی سعی کردم که تصمیمی که گرفتی اشتباه-قبول نکرد و الان هم به شدت میگه حالم خوب نیست و دوستش میگه باید صبر کنم تا این مشکلاتش رو حل کنه -من بهش پیم میدهم گاهی سرد برخورد میکنه کوتاه جواب میده بهش میگم چرا سرد برخورد میکنی میگه نه بابا تو فکرت خرابه-پیم میدهم جواب نمیده و وقتی میگم اگر نمخوای جواب بدی بگو منم پیم ندهم میگه خوبی نه میگه نه نه میگه آره-
و از طرفی بهش علاقه دارم و نمیدونم باید چیکار کنم
میشه راهنمایی کنید منو من واقعا نمیدونم کسی که میگه دوست دارم و نمیخوام اذییت کنم میشه به این راحتی کنار بکشه به نظر شما من باید چیکار کنم.
پیشاپیش سپاسگزارم و منتظر پاسخ شما هستم.


مشاور (خانم طیبه قاسمی)

با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، اثبات عشق و علاقه واقعی یک مرد به یک زن این است که برای بدست آوردن آن از هر اقدامی کوتاهی نکند و به خواستگاری بیاید و رابطه را هر روز جدی تر کند نه اینکه در رابطه بهانه گیری کند و تعلل از خود نشان دهد که همه اینها نشانه های بی انگیزگی برای ادامه رابطه را میرساند ، شاید علاقه ای در کار باشد ولی انگیزه ای نیست وهیچگاه زندگی را با فردی که به ادامه آن انگیزه نشان نمیدهد شروع نکنید ، بنابراین قطع ارتباط شما با این آقا که شما را درحالت زمین و آسمان قرار داده و تکلیف خودش را نمیداند ،بهترین کار ممکن در حق خودتان و ایشان است تا هم شما با ارامش و تمرکز بیشتری به کارها و خواستگاران دیگر رسیدگی کنید و هم ایشان با خودش خلوت کرده و با فاصله ای که گرفته میشود بیشتر فکر کند و تصمیم نهایی را خودش بگیرد ، اگر به شما می‌گوید که نمی‌خواهد وارد رابطه‌ای شود یا برای متعهد شدن مشکل دارد، لطفاً آن را جدی بگیرید و درحق خودتان لطف کرده و از آن رابطه بیرون بیایید. گرچه در موردی که مطرح کردید، این علامت مشاهده نمی شود اما به دلیل اهمیت و شیوع آن، لازم می دانم که این نشانه را هم ذکر کنم. یکی از ترفندهای مردان در روابطی که پایان مشخصی ندارد، این است که به دختر طرف مقابلشان اظهار می کنند: «من لیاقت تو را ندارم و تو خواستگاران بسیار بهتر از من، خواهی داشت.»اما واقعیت این است که زمانی که یک مرد به ازدواج با دختری تمایل دارد، به جای فرار با چنین بهانه هایی، برای رسیدن به جایگاهی قابل قبول تلاش می کندو به هیچ وجه حاضر نمی شود مرد دیگری به راحتی پا به این میدان بگذارد. پس به جای به دست آوردن دل او بعد از بیان این جمله و ابراز حس همدردی و ترحم، واقعیتی را که پشت این حرف پنهان شده ببینید.قبل از آنکه وابسته همدیگر شوید، به او اعلام کنید تا وقتی تصمیم نهایی و جدی خود را نگرفته ، بهتر است از همدیگر جدا شویم و در تصیمم خود قاطعیت داشته باشید.در این صورت او، به فکر می افتد و اگر واقعا خواهان ازدواج با شما باشد، برای حفظ شما و مهیا کردنش تمام تلاشش را می کند و در غیر این صورت، همچنان رویه سابقش را ادامه می دهد. پس صرفا مطرح کردن پیشنهاد ازدواج به معنی واقعی بودن قصد یک مرد در ازدواج با شما نیست. با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما